به گزارش خبرنگار خبرگزاری حوزه، دکتر حسین ایزدی در هفتمین نشست انجمن علمی ادبی ساهور که به گروه تاریخ دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام قم با موضوع رمان «پس از بیست سال» برگزار شد، عنوان کرد: برای خلق یک رمان جذاب ما به سه خصیصه عشق، سفر و جنگ نیاز داریم. رمانهای معروف جهان مثل بینوایان یا جنگ و صلح تولستوی نیز چنین بودهاند. پرداختن به یکی کار را از جذابیت خالص خارج میکند. رمان پس از بیست سال نیز این خصیصه را دارد.
وی بیان کرد: یک رمان جذاب و تاریخی میتواند خواننده را با هویت ملی مذهبی خود آشنا کند و جلوی انقطاع با هویت را بگیرد. از آنجا که نسل جدید حوصله خواندن تاریخ را ندارد به دنبال اثر روان میگردد به همین خاطر رمانهای خوب بسیار کارگشا هستند. برای ارتباط نسل جوان با هویت ملی و مذهبی شان به رمانها و فیلمهای خوب نیاز داریم. باید بیشتر به حماسههای تاریخ اسلام بپردازیم.
نویسنده رمان، محقق و مسافر
این منتقد اظهار کرد: یک رمان خوب به تحقیقاتی دقیق نیاز دارد. گاه باید از تحقیق کتابخانهای خارج شد و به سفر و بازدید دست زد. رمان نویسانی که آثار خاصی خلق کردند اهل سفر بودهاند. مثل اثر ضد جنگ" زنگها برای چه به صدا در میآیند" او تمام مناطق را از نزدیک دیده است.
رمان تابلویی منحصر به فرد
وی اضافه کرد: رمان مثل یک مینیاتور منحصر به فرد است؛ مثل اثر استاد فرشچیان و مجسمه حضرت مریم که عیسی را در بغل دارد؛ رعایت جزئیات لازمه خلق چنین اثری است.
عضو هیات علمی دانشگاه باقر العلوم با بیان اینکه خواننده با دیدن عنوان، گمان میکند رمان میخواهد به حوادث عاشورا بپردازد؛ اما این عنوان با متن همخوانی ندارد، گفت: در رمان تاریخی باید زمان و مکان مشخص باشد؛ در تاریخ اسلام طایفه افراد نیز مهم هستند. اما ما بعد از ۴ تا ۵ فصل تازه متوجه میشویم زید و سلیم کجای کار هستند؛ این ذهن خواننده را مشوش میکند.
اعمال سلیقه ممنوع
وی افزود: تاریخ باید همان گونه که هست روایت شود؛ نه به خوش آمد و بد آمده نویسنده؛ در واقع شمر یک شخصیت چند وجهی و عجیب و غریب بوده است؛ یک فرد منفعت طلب که گاه در صفین است گاه در میان خوارج. امیرالمؤمنین علیه السلام هرگز چنین کسی را مقرب درگاه خود نمیکند. عضو سپاه بودن با مقرب بودن خیلی فرق دارد عمار و اشتر و محمد بن ابی بکر مقرب ایشان بودند. در حالی که در کتاب عنوان مقرب امیرالمومنین علی علیه السلام برای شمر آمده است. شمر در واقعه صفین حتی فرمانده دسته هم نیست.
ایزدی ادامه داد: این مسئله وقتی بسیار مهم میشود که مطالب یک رمان پرفروش در ذهنها بسیار اثر میگذارد و باور مردم را دستخوش گفتههای درست یا نادرست خود میکند. ایرانیها هرگز با بنی امیه میانه خوبی نداشتند و به خاطر فشار بنی امیه و تحقیر آنها نسبت به عجم با آنها هیچ نسبتی ندارند و بنی امیه مصدر فتوحات در ایران نیز نیستند. بنی امیه میراثدار دیوان امپراتوری روم را بودند.
وی گفت: در رمان ساخت کاخ معاویه در دمشق به یک ایرانی به نام بردیا (نام پسر کوروش) نسبت داده میشود یک امر موهوم است؛ اما با ترجمه کتاب به زمانهای مختلف ممکن است این ذهنیت برای مردم دیگر کشورها ایجاد شود که ایرانیها نیز همکار بنی امیه بودند. اهمیت ظرایف تاریخی اینجا روشن میشود.
این منتقد بیان کرد: اصرار بر همکاری ایرانیها چند جای کتاب آمده است حتی فرمانده نیروی دریایی معاویه، یک ایرانی است. در حالی که ایرانیها حضوری در شام ندارند. معاویه در تقابل با عجم دستور میداده است که از ایرانیها دختر نگیرید و به آنها دختر ندهید حتی آنها نباید امام جماعت باشند؛ چطور ممکن است فرمانده نیروی دریایی معاویه باشند!
وی اظهار کرد: رمان یک پازل است که وقتی یک قطعه را اشتباه بگذاریم دیگر قسمتها نیز درست نمیشوند. باید شخصیتها در زمان و مکان خود گنجانده شوند. زمان حیات عثمان، معاویه امیر شام است و افرادی مثل عمروعاص در کنار او نیستند. در کتاب رمان پس از ۲۰ سال در زمان حیات عثمان نیز معاویه با ابو حریره ملاقات دارد در حالی که این افراد پس از قتل عثمان شام میروند و به معاویه ملحق میشوند.
تاریخ بدون جغرافیا
عضو هیات علمی دانشگاه باقر العلوم ادامه داد: تاریخ بدون جغرافیا فهمیده نمیشود. در این رمان اشکال جغرافیایی نیز میبینیم؛ در بحث فتوحات اسلامی در شمال شامات؛ گویی نویسنده ذهنیت امروزی دارد. مرز سوریه و ترکیه را تصور میکند و از کلمه ترکستان استفاده میکنند. در حالی که ترکها ۶۰۰ سال بعد هستند. دیدگاه جغرافیایی نویسنده دقیق نیست. البته خط داستانی و توصیف شخصیتها روند جالبی دارد.
وی عنوان کرد: در تحولات قرن ۱ و ۲ باید صحنه جنگ به خوبی تصویر شود؛ رمان نویس این قرون باید یک دور توصیفات آثار جنگی و تاریخی را بخواند. غربیها در بیان صحنههای جنگی بسیار ظریف دقیق و اثرگذار عمل میکنند.
سلاح چینی در شامات!
ایزدی ادامه داد: نکته بعدی تصویر سلاحی است که در صفحه آخر آمده که هیچ ارتباطی با سلاح سازمانی عربها ندارد؛ این سلاح در چین استفاده میشده است؛ آن زمان عربها حتی کاغذ هم نمیتوانستند از چینیها بگیرند چه برسد به سلاح!
آیا مسلمانان به حبشه گریختند یا به دنبال ایجاد پایگاه جدیدی بودند؟
وی عنوان کرد: گرچه هر دو نظریه وجود دارد؛ اما به نظر میرسد مسئله، فرار مسلمانان از آزار و اذیتهای مشرکین بوده است و علت بازگشت زود هنگام آنها به مکه نیز خبر باطلی است که به آنها رسیده و حکایت از ارتباط و مصالحه پیامبر با مشرکان داشته است. اگر هدف ایجاد پایگاه جدید بود باید نجاشی حاکم حبشه نیز از حضور مسلمانان خبر میداشت.
انتهای پیام